سلام
این وبلاگ متعلق به همه ی عاشقاست و هر کی میتونه تو این وبلاگ سهمی داشته باشه به طوریکه میتونه هر خاطره خوب و بدی که با عشقش داشته رو برام توی نظرات بفرسته بعدا من همونو به اسم خودش و عشقش(البته با اجازه خودش) ثبت می کنم تا همه بخونن و از خاطرش استفاده کنند.
نظرات شما عزیزان:
..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ< br /> ...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥
میتونی بیای و بهش تبریک بگی
ممنون میشم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
____ ♣♣♣_____________♣♣♣
_ ♣♣♣____♣♣______♣♣ ____ ♣♣♣
♣♣_______♣♣_____♣♣ _______ ♣♣
♣___________♣___♣ __________ ♣
♣____________♣_♣ ___________ ♣
_ ♣____________♣ ___________ ♣
__ ♣________ ----------------------♣
____ ♣ ____اپم بدو بیا_______ ♣
______ ♣ ______________ ♣
________ ♣ __________ ♣
__________ ♣ ______ ♣
_______ ♣_♣__♣ __ ♣__♣_♣
______ ♣____♣__♣__♣____♣
_______ ♣_____♣♣_♣____♣
_________ ♣_♣__♣♣__♣
____________ ♣♣
_________________ ♣♣
سلام اینم خاطره دیگه من
به از رهاییم از عشقم درد زیادی کشیدم تنها بودم تنهای تنها تا اینکه ابجیمو پیدا کردم اون به من میگفت مایلی باهم بشیم داداش وابجی گفتم باشه گفتم شاید فایده ای نداشته باشه
گفت داره من میخوام به اون بگم که تو ابجی جونم منو از تنهایی بیرون اوردی اون واقعا با من مهربون بود ومن جالا عاشقشم
ومیگم ابجی نسترن دوست دارم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
روز اول اشنایی وقنی که دیدمش بهش گفتم دوستت دارم اون گفت من هم همین طور اما اون یکی دیگه رو دوست
داشت
دیگه دیوونه شدم اون بی معرفت واسه همیشه رفت دیگه به خودم گفتم هیچ چیزی بد تر از عشق وعاشقی
نیست خدای من چه روزی بود واقعاشکست عشقی خورده بودم دیگه از زندگی سیر شدم اما یکی دیگه رو پیدا کردم
اون واقعا منو دوست داشت ومن بهش میگم زندگیمو مدیونتم تو زندگیمو بهم بخشیدی اون همیشه به من میگه
عاشقتم من هم عاشقشم حتی جونمو واسش فدا میکنم واقعا عشق اولم خیلی بی معرفت بود f میخوام بگم در کنارت ارومم
.gif)
__███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
تقدیم به دوست گلم
بهم سربزن حتما خوشحال میشم
زیرا خوشی آن است که تو می خواهی؛
و خوبی آن است که خدا برای تو می خواهد ...
آپم و منتظر حضورت
آپم.زود بیا
ولی من با تمام وجودم میگم دوستش دارم هنوزم حسرت اون روزها داره منو نابود میکنه
یه جوری شده که بگم این قدر از عشق میترسم
روز مادر حتما یه سر بزن
قبل این که هدیه بدی!!!
_$$$$$$$________$$$$$$$$########________#######_
__$$$$$$$_____$$$$$$$$$__#########_____#######__
__$$$$$$$____$$$$$$$$______########____#######__
__$$$$$$$__$$$$$$$$$________#########__#######__
____$$$$$_$$$$$$______(¨ `v´¨ )____######_#####____
_____$$$$$$$$__________`-.¸.-`________########___- __
______$$$$$$$$$$$$$__________#############______
____$$$$$$$$$$$$$$$$$______#################____
____$$$$$$$$$$$$___$$$____###___############____
___$$$$$$$$$$$$$__$$$$$__#####__#############___
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$#####################___
____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__###################____
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$____#################_____
________$$$$$$$$$$____________##########________
______$$$$$$$$$$$$$__________#############______
____$$$$$$$$$$$$$$$$$______################
عزیزم وب زیبایی داری به من هم سر بزنی خوشحال میشم نظر یادت نره
.gif)
دوست داشتین بهم سر بزنین
موفق باشید.
.gif)
می لینکمتون
.gif)
سالی گذشت تا با یکی دیگه اشنا شدم دوستش داشتم اون هم منو دوست داشت نمی دونم چه جوری شد که خودم اون رو رها کردم داشتم دیوونه می شدم اما چاره ای نداشتم چون لایق اون نبودم اون هم چند بار اسرار کرد اما من دیگه عاشقی رو کنار گذاشتم
امید وارم همیشه سالم باشه دوستش دارم
دیگه تازه معنی عشق رو فهمیدم
ولی الان نمیدونم چم شده...هر وقت میدیدمت دلم نمیلرزید...اجازه نمیدادم دستامو بگیری...حتی موقع حرف زدن تو چشمات نگاه نمیکردم...
ولی الان اوضاع فرق کرده ...سرشار از احساسم ...دلم میخواد همش تو چشمات نگاه کنم...دلم میخواد...
ممنونم از عشق...
رویا و... نمیدونم اسمشو چی بذارم
☆ سلام وبه خوبی داری...اگه دوس داشتی بهم سر بزن باشه منتظرم خوش باشی ★
♥ ☆اپـــــم * ★ * ♥ ★
* * بدوبیا★ ★ ♡
با یه عکس و چند تا نامه پر نمیشه جای خالی
…
میون بود و نبودت جای خالیتُ حساب کن
وقت اومدن تموم ثانیهها رو جواب کن
…
یه عالم فرقه میون از جدایی دق آوردن
تا با دستای قشنگت تو خود عاشقی مردن
…
چشممُ به گریه بنداز فکر نکن تو عشق فقیرم
ضرب تو ضربهی ساعت زنده میشم و میمیرم
…
قلبمُ به غصه بشکن نگاه کن به تیکه پارم
من به غیر از خواستن تو، رو لبم حرفی ندارم
شما هم لینک شدی
من عاشق نیsتم ک بخوام خاطره بگم!!!!!!!
ولی یه پیشنهاد دوتا سایت بت میدم برو یه قالب عاشقونه برای وبت بزار!
یکم حس وحاله عاشقی بده!
www.avazak.com
www.parsskin.com
امیدوارم قالب مورد علاقتو پیداکنی!!!
مطمئنم تو اون اولی پیداش میکنی!!!!!!!!
ولی من خودم قالبمو از این سایت برداشتم!!!
wWw.Theme-Designer.Com
قالباش خاص و کمه!
ولی اون دوتا زیاد قالب داره!!!!
خیلی پر حرفی کردم!!!!
بابای
بازم بم بسر!!!!
.gif)
سلام .........
پشت شیشه نشستم ، داره بارون میاد ، عاشق بوی بارونم ..... ذول زدم به خانه های آنطرف پنجره ..... فکر اینم که آدمای پشت پنجره خانه آنطرفی هم مثل من فکر می کنند. آنها هم هوس می کنند زیر باران قدم بزنند.
آنها را نمی دانم!!! اما من عاشق این لحظه ام ........ از قاب پنجره بیرون می پرم ..... من اینجا تک و تنها زیر بارانم با همه مردم شهر ، با همه پرندگان و دودکش ها و آنتن ها ..... سراسر لذتی است غریبانه ...... با تمام لحظه های شاهکارش حسی از غربت را برایم تداعی می کند.
نمی دانم گویی اینجا جای یک نفر خالیست!!!
به آسمان مینگرم،باز هم حسرت می خورم ، آخر آسمان اکنون شانه ای برای ریختن اشک هایش دارد، گرچه شانه های من و مردم شهر برای این دل بزرگ کوچک است......... کاش من هم شانه ای برای باریدن باران داشتم.
کاش .......................
نمی دانم امشب این حس غریب چیست ؟ از کجا آمده است؟ که اینگونه مرا مست و بی خود از خود کرده!!!
نمی دانم مردم پشت این پنجره ها مثل من بیدارند. یا که در خوابند و یا نیمه هشیارند.
فقط می خواهم زیر این نم نم باران تا صبح .هم پای اشکش، همراه دردش مردانه بمانم
شاید طلوع فردا برایم دلی از شرق برارد که دلش قد یه دریا حرف بخواهد.
حرفی از امید و رویا؛ حرفی از حسرت دیروز و جشن پیروزی فردا...
ببخشید خاطره هام صحنه دارن فقط این یکی صحنه نداشت

ما همدیگه رو خیلی کم میبینیم خیلی کم صدای هم رو میشنویم...
برای همین تصمیم گرفتیم بانوشتن خاطراتمون توی دوتادفتر شبیه بهم ایام رو ثبت کنیم...
تا انشالله اگه خداخواست بهم رسیدیم بدونیم روزهاییکه پیش هم نبودیم روچجوری گذروندیم...
برام این شعرو فرستاد وگفت که اول دفترم نوشتم تو هم بنویس...
با دلی آسمانی
با سرمای زمستانی
با بارانی آرام
دفتری زیبا برای زندگی بهاریم مینویسم
تا همیشه بهار تو زندگیم باشه
وگل خاطراتم رو گلم بخونه
دوستت دارم...
بخاطر تو مینویسم...

توسالن نشسته بودم منتظر تا کلاس شروع بشه داشتم ادامه خاطراتم تو دفتر رو مینوشتم...
از دور دیدمش داشت میومد سمتم دلم لرزید...
دفترم رو برداشتم...
خوشحال شدم حالش خوب شده...
اما خیلی دلش گرفته بود...
حدودا نیم ساعت حرف زدیم راجب خونواده ها ...
احساس کردم آروم تر شده...
کلاسمون که تموم شد...
داشتم میرفتم که اینو فرستاد:
باز پر از غصه شدم دوست دارم صدات تو گوشم باشه همیشه پراز آرامش میشم نفسم از سنگینی در میاد قلبم درست کار میکنه ...اما به تلاش فکرمیکنم به راهم به مصالح که برا پروژه نیاز دارم با درد سینم تلاش میکنم برا هدفم میدونم که خدا یه روز جواب تمام روزهای سختم رو میده وبه هدفم میرسم...
آخیش خیلی خوشحال شدم که آروم گرفته بود...
گوش کن
سکوتی همه جا را فرا گرفته
صدای قلبی آرام میتپد
خوب به نوایش گوش کن
گویا کسی را صدا میزند
آری صدا میزند...
نفسهای آرام
قلبی پرااز بهانه ولی آرام
آسمانی پراز ستاره ولی آرام
سکوت کوچه ها
چشمانی خیره شده به تو
با قلبی پراز عشق ولی آرام
آری صدا میزند...